آتریناآترینا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

آترین جوجو

اولین حادثه

عشق مامان امروز اولین حادثه زندگیتو تجربه کردی، منو بابائی شما رو گذاشته بودیم تو روروک که ازت عکس بگیریم یه دفعه سرت خورد به اسباب بازی های جلوی رورورک، الهی قربونت برم مامانی خیلی زود بود برای این تجربه، منو بابائی طاقت دیدن اشکاتو نداریم نفســــــــم اینم عکس شما در اون لحظه     ...
21 مرداد 1392

اولین کتاب قصه

امشب اولین کتاب های دخمرکمو براش خریدم، البته جوجوی نازم چند تا کتاب داستان دیگه هم داری الان ولی اینا اولین کتابایی که بعد از تولدت برات خریدم، ایشا لا تا خودت بتونی بخونی یا عالمه کتاب های خوشگل دیگه هم برات میخرم ، مطمئنم شما هم مثل مامانی کتاب خوندنو خیلی دوست داری اینم اولین کتاب های شما حسنی ما یه بره داشت عروسی خاله سوسکه و آقا موشه مامان، می خوام بخوابم   جمعه 18 اسفند 91 ساعت 1:10
21 مرداد 1392

عکس های 7-6 ماهگی

چند وقتی هست از دخمر خانوممون عکس نذاشتیم، البته عکس گرفتیم ولی فرصت آپ نداشتیم اینم عکس جدید همراه با یه تشکر ویژه از زن عمو رزیتا جونم به خاطر یاد دادن این مدل لباس خوشگل به بنده، خواستم ببینه چه لباس خوشگلی دوختم وسه دخمر خانوممون یاد شعر " توپولویم توپولو صورتم مثل هلو قدو بالام کوتاه چشم و ابروم سیاهه مامان خوبی دارم می شینه توی خونه می بافه دونه دونه می پوشم خوشگل می شم مثل دسته گل می شم "   افتادم، شده مصداق منو آترین خانوم، یه دختر توپولو که مامان خانومش می شینه توی خونه البته می دوزه دونه دونه، می پوشه خوشگل می شه، مثل دسته گل می شه       ...
21 مرداد 1392

اولین شیشه گرفتن

یکم مرداد اولین باری بود که خودت تونستی برای مدت زمان کوتاهی شیشتو نگه داری، منم که همیشه دوربین به دستم و لحظه لحظه خاطراتتو ثبت می کنم طبق معمول از اول لحظه ازت عکس دارم ایناهاش رو پای بابائی دراز کشیدی داری می می می خوری ...
21 مرداد 1392

یکی دیگه از اولین ها

دختر جونم آخه پس کی موهات بلند می شه، من بیچاره یه عااااااااالمه گیره و کش و تل خریدم تا بزنم به موهای خوشگلت بالاخره در شش ماه و بیست روزگی شما تونستم یه کوچولو موهاتو ببندم، اونم با کلی زحمت بفرمائید اینم عکسش ...
21 مرداد 1392

غذای کمکی

این روزها خیلی خیلی ذهنم مشغول غذای کمکی و تغذیه آتریناست، سر درگمم، کلی کتاب آشپزی کودکان دانلود کردم و خیلی تو نت سرچ کردم ولی اینقد گرفتارم که نمی تونم مطالبمو جمع بندی کنم، در نهایتم فکر کنم مجبور شم برم پیش متخصص تغذیه تا یه برنامه غذایی برام بنویسه   وقتی مطابمو جمع بندی کردم یا رفتم پیش متخصص تغذیه، حتما اینجا می نویسم شاید که برای بعضی ها مفید واقع شود فعلا که آترین خانوم ما فقط فرنی آدر برنج و حریره بادام و سوپ می خوره بعضی وقتا با خودم فکر می کنم اگه به خودم 40 روز فقط این 3 تا غذا رو بدن چه حالی می شم، ولی طفل کوچولوی من همچنان با اشتها همین 3 تا رو می خوره، فکر کنم طفلکی فکر می کنه تو دنیا فقط همین 3 تا غذا پیدا می ش...
21 مرداد 1392

شروع نشستن

حدود یه هفته قبل از اینکه شش ماهت تموم بشه با کمک می تونستی بشینی بعد یک هفته ممارست و تمرین حالا دیگه خوب می تونی بشینی کوچولوی نازم، الهی من قربونت بشم که اینقد زود زود داری بزرگ می شی  اینم یه عکس خوشگل از اولین باری که بدون کمک نشستی چهار شنبه 9 مرداد 92 ...
19 مرداد 1392

دل نوشته

خیلی وقتا از زن بودنم ناراضی بودن، از باید و نباید هایی که فقط به خاطر جنسیتم بهم تحمیل می شد و و و  ... نمی خوام وارد این بحث ها بشم، فقط میخوام بگم الان که مااااااااااااااااااااااااااددددددددررررررررررررر شدم می فهمم اگه زن نبودم از بهترین موهبت الهی، از لطیف ترین احساس دنیا و  از عمیق ترین عشق زمینی  بی نصیب می موندم و الان که ماااااااااااااددددددددررررررر شدم دیگه حاضر نیستم نقش مادریمو  با هیچ چیزی تو دنیا عوض کنم   پنج شنبه 17 مرداد 92 ...
17 مرداد 1392

آموزش خواندن فارسی پیش از دبستان

خیلی وقته دارم تو نت در مورد آموزش خواندن فارسی پیش از دبستان سرچ می کنم و طبق معمول نظرات فوق العاده ضد و نقیض بودند و هر کسی سلیقه ای نظر داده بود و طبق تجارب خودشون یکی کاملا موافق بود و یکی کاملا مخالف و این منو خیلی دودل کرده بود که من چی کار کنم، با دخترم خوندن فارسی رو کار کنم یا نه ، خلاصه مطالب رو خوندم و پس از جمع بندی مطالب و تجربیات شخصی خودم در دوران مدرسه به این نتیجه رسیدم: این که همه صاحبنظران می گن بیشترین رشد مغزی کودک تا 4 سالگی صورت می گیره و یا نظرات اینچنینی از دکتر گلن دومن: " توانایی جذب اطلاعات بین نه ماهگی تا چهار سالگی بی نظیر است، اشتیاق به یادگیری بیشتر از زمان های دیگر است." همه این نظرات حاصل سال ها تح...
17 مرداد 1392

معرفی کتاب بارداری به زبان آدمیزاد

اجازه بدین اول عکس کتابو بزارم خب اسم کتاب و نویسندگان روی عکسی که گذاشتم مشخصه ولی بازم می نویسم برای دوستانی که شاید نتونن عکسو ببینن نام کتاب: بارداری به زبان آدمیزاد نویسنده: دکتر جوآن استون و دکتر کیت ادلمن و مری دوئن والد مترجم: نیالا نصیر اوغلی  انتشارات: هیرمند اینم آدرس سایتش www.hirmandpublication.com قیمت: منکه چاپ 1389 رو خریدم 8500 تومان ولی الان نمی دونم چنده معرفی کتاب: هر خانوم بارداری خصوصا اگه برای بار اولش باشه کلی سوال تو ذهنش داره، خیلی چیزا رو نمیدونه، خیلی اتفاقا می تونه باعث استرسش بشه و ندونستن خیلی چیزام هست که می تونه به جنینش آسیب برسونه اگه دنبال یه کتاب هستید که به همه سوالاتون به صورت...
4 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین جوجو می باشد